مزرعه را .... ملخ ها جویدند
و ما برای کلاغ ها مترسک ساختیم
و این بود شروع جهالت ....
وا سه روز من نبودم ببین چه خبر شده این خونه تکونی نمی ذاره بهت برسم خورشید، اما طلایی این عکس رو که خیلی دوست دارم
اشکال از خونه تکونی نیست مشکل پر حرفی منه وقتی بیرون از این خونه گوش شنوایی نیست میشه این وضع نوشتن
ز خاک من اگر گندم برآیداز آن گر نان پزی، مستی فزایدخمیر و نانِبا دیوانه گردد تنورش بیت مستانه سَراید
به دلم نشست حفظش میکنم
خیلی خوشگلن !
خودم این عکس رو خیلی دوست دارم
با عکسایی که امروز گذاشتی خیلی کنجکاوم کردی که بپرسم اهل کجایی(اینجا کجاست)....میتونم بپرسم؟
اینجا یکی از روستاهای هندیجان استان خوزستان اما اهل کجا هستم خوزستانیم
وا سه روز من نبودم ببین چه خبر شده
این خونه تکونی نمی ذاره بهت برسم خورشید، اما طلایی این عکس رو که خیلی دوست دارم
اشکال از خونه تکونی نیست مشکل پر حرفی منه وقتی بیرون از این خونه گوش شنوایی نیست میشه این وضع نوشتن
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی، مستی فزاید
خمیر و نانِبا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سَراید
به دلم نشست حفظش میکنم
خیلی خوشگلن !
خودم این عکس رو خیلی دوست دارم
با عکسایی که امروز گذاشتی خیلی کنجکاوم کردی که بپرسم اهل کجایی(اینجا کجاست)....میتونم بپرسم؟
اینجا یکی از روستاهای هندیجان استان خوزستان اما اهل کجا هستم خوزستانیم