تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

سیاره حمرا

امروز با دخترای گلم رفتیم اردو خیلی خوش گذشت

محل اردو جای خاصی نبود یه پارک توی شهر اما برای بچه های روستایی انگار خود بهشت بود اونقدر ذوق زده بودن وهیجان داشتند که تعجب کرده بودم  روستای محل تدریس من تقریبا نزدیک شهرِ اما انگار این بچه ها تمام عمرشون از محل زندگیشون پاشون رو نگذاشته بودن بیرون  کلی برام شعر عربی خوندن که من معنی هیچ کدوم رو متوجه نمی شدم هر از گاهی کلمه ای رو معنی می کردم وبر اساس اون شعر هاشون رو ترجمه می کردم که باعث می شد  از خنده بترکن چون معلوم می شد کلا معنی شعر عوض شده

از اون همه شعر فقط یه چیز رو متوجه شدم اونم سیاره حمرا ( البته اگه درست نوشته باشم ) که معنیش میشه ماشین قرمز و سمرا مریضه که میشه سمیرا بیمار جریان از این قرار بوده که سمیرا مریض میشه با ماشین قرمز می برنش بیمارستان دکتر هادی نامی درمانش می کنه :))) 

امسال از شاگردام  یاد گرفتم از یک تا ده رو عربی بشمارم  و همین باعث شد تو تدریس ریاضی اوایل سال کمتر به مشکل بر بخورم  الان  می تونم در حد ضروریات چند کلمه باهاشون عربی صحبت کنم وای که چه ذوقی  می کنند می گن خانم ما به شما عربی یاد می دیم شما به ما فارسی شما عرب می شین ما عجم چه دنیای شیرینی دارن بچه ها مخصوصا کلاس اولی ها  هر روز پنج دقیقه ازم درس های عربی روز قبل رو می پرسن و کلی بهم می خندن که نمی تونم با لهجه صحبت کنم

خدا رو شکر بخاطر حس وحال خوبی که طی چهارده سال زندگی با بچه ها تجربه کردم



نظرات 1 + ارسال نظر
سامورایی چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 11:07 http://samuraii84.persianblog.ir/

اردو رفتن با بچه‌ها خیلی تجربه‌ی خوب و شیرینیه

خیلی خوش گذشت جای شما و دوستان خالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد