تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

40


از کلمه ی اعدام  و عمل اعدام کردن متنفرم چون حس میکنم این روش بدترین نوع جون گرفتن یه آدمه

به هر دلیلی یک نفر اعدام بشه به نظرم تمام خاطراتی که برای عزیزانش باقی مونده  هم با اون فرد از بین میره  و کسی حق نداره همه ی چیزایی که یک نفر داره رو نابود کنه حتی اگه اون شخص یه جانی آدم کش باشه  چه برسه مبارز

از وقتی عمو مجیدم رفت نتونستم با کسی ازش حرف بزنم چون برچسب اعدامی خورده بود تو اون دوره و حتی همین الان نگاهها نسبت به اعدامیا و خانواده هاشون جور دیگه است  بماند که تو سالهای نه چندان دور دهه شصت خیلیاشون حتی یه قبر هم نداشتن که مادراشون وقت دلتنگی برن سراغ بچه هاشون و ما شانس اوردیم که جسد عموم وارد یکی از اون گورای دسته جمعی نشد

مادربزرگم بعد عموم دوام نیاورد چون منتظر بچش بود و با این امید که بر می گرده سه سال بعد رفتن عمو رو تحمل کرد و وقتی امیدش نا امید شد یه شب سرشُ گذاشت رو بالش  و دیگه بیدار نشد

بد تر از اعدام کردن دیدن صحنه ی اعدام آدماس و حال بهم زن تر از اون  بی خیال بودن نسبت به مرگ یه ادمه  همیشه از خودم می پرسم چطور دلشون میاد به راحتی دیدن یه فیلم برن مرگ یه ادمُ تماشا کنن

کاش هیچوقت قانون اعدام وجود نداشت  ولی افسوس که وجود داره  اما نه برای کله گنده ها

 دم دم انتخابات همه چی عوض میشه همه مهربون تر میشن اوضاع احوال حقوق و مزایا یکم بهتر میشه اما خرشون که از پل گذشت  همه دچار الزایمر میشن

همکارم میگفت  قرارِ استخدام رسمی بشیم مجلس تصویب کرده معلمای حق التدریس تبدیل وضعیت بشن اما کی وچه سالی خدا می دونه

و ما همچنان تو این مملکت گل وبلبل به نقاب زدن ادامه میدیم ببینیم کی خرمون از پل می گذره

خدا خودش رحم کنه بهمون چون وقتی خود واقعیت نباشی حتی نتونی لباس دلخواهتو بپوشی فقط بخاطر اینکه از فیلتر گزینش رد بشی داغون می شی رسما خرد وخاکشیر میشی  من که حس میکنم زیر سنگ آسیا استخونام داره خورد میشه  مدال برترین نقاب زن سال یا همه ی طول عمر رو باید به معلما بدن چون خوب بلدیم خود واقعیمون رو پنهان کنیم و متاسفانه حرفای باب میل حضرات بزنیم برای گذران زندگی

این پست هم با ترس نوشتم ولی در حال انفجار بودم که این کلمه ها تایپ شد

لعنت به این زندگی سگی

ترس تا مغز استخونمون رسوخ کرده و ملتی که نگران   باشن قدرت هیچ کاری ندارن حالا هی بگید حافظه تاریخی نداریم ، تاریخ تکرار میشه و این حرفا

اما علت تکرار تاریخ ترسی که گریبانگیرمون شده  ترس از هستی ساقط شدن  ، پاکسازی های شغلی و....


نظرات 5 + ارسال نظر
بندباز یکشنبه 3 اردیبهشت 1396 ساعت 11:45 http://dbandbaz.blogfa.com/

درباره ی زشتی و پلیدی اعدام، دوستان دیگه حق مطلب رو نوشتند. اما درباره ی ترس و نقاب، کاری که خودم کردم انتخاب ِخط کشیدن دور شغل دولتی بود. کلا متصل بودن به سیستمی که مجبور کنه جور دیگه ای باشم. اما این انتخاب ِمنه، با شرایطی که حتما بهم این اجازه رو میداده که جور دیگه ای باشم. یا لااقل توان تحمل نداری هاشو داشتم... آدم ها توی زندگی، جاهایی که برای زندگی شخصی خودشون با اعتقاداتی که دارند، جنگیدند، همیشه احساس رضایت بیشتری داشتند تا وقت هایی که آب باریکه ای بوده اما آلوده به ترس و تزویر... این جور زندگی کردن آدم رو فرسوده و ضعیف می کنه... این سیستم هم همین رو می خواد. و متاسفانه تا حدی زیادی به خواسته ی خودش رسیده. باید دنبال راه های جدید بود.

وقتی تو خانوادت اعدامی سیاسی
معلم پاکسازی شده و .... داشته باشی مجبوری حتی اگه شغل دولتی هم نخوای نقاب بزنی اصلا بحث نقاب سوای شغل و درامده حالا شما و امثال شما رو جدا کنیم نود درصد مردم نقاب دارن نمونه کوچیکش همین حجاب اگه دست ما باشه نمیخوایمش اما مجبوریم پس خیلی راحت نمیشه گفت دنبال راه جدید باش خوب که دقت کنیم همه یه جورایی دروغ میگیم و مورد اخر اینکه معلم شدن تنها هدفی که بخاطرش حاضرم هر سختی رو تحمل کنم

سحر شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 11:32

من اون دایی مو که اعدام شد، یادم نیست ... اعدام بده خورشید، اما الان دیگه هر آدم باشعوری می دونه اون بچه ها دشمن ملت نبودند؛ فقط به چیزی اعتقاد داشتند و تا آخرش رفتند ... تراژدی اینجاست که شاید اگه اعدام نمی شدن، اون اعتقادات با گذشت زمان رنگ دیگه ای می گرفت یا حتی عوض می شد، به همین راحتی ... اعدام اساسا بده، اما اعدام به خاطر اعتقادات وحشتناکتره

دقیقا کامنتت پستیه که قراربود بنویسم اما پشیمون شدم

سامورایی شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 09:13 http://samuraii84.persianblog.ir/

اعدام مرگ وحشتناکیه. کلا با ذات اعدام مخالفم. برای مجازات کسی میشه راههای دیگه‌ای هم به کار برد.
واسه عموت متاسفم. ناراحت کننده‌س که بخاطر آرمانهایی که داری اعدام بشی. روحش در آرامش باشه

حبس ابد بهتر از مرگه اینجوری طرف حسابی تنبیه میشه اما تو قانون اسلام قصاص رو تر جیح میدن این برای کسی که قتلی مرتکب شده باشه یا گناه دیگه ای داشته باشه اما اونی که خواسته دنیای بهتری بسازه چرا باید اعدام بشه حالا کاری به درست وغلط ایدئولوزی که بهش معتقد بوده نداریم

بودا شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 07:48

سلام خورشید بانوی عزیز
سابقا هر کاری میکردم نمیتونستم براتون پیغامی بنویسم تا اینکه متوجه شدم با تغییر مرورگر میشه مشکل رو حل کرد
در مورد این پستتون باید بگم که اعتقاد دارم زندگی توسط خدا به موجودات بخشیده شده
این در حقیقت یه هدیه از طرف خالق هست و هیچ مخلوقی اجازه نداره که سایر موجودات رو از این حق ساقط کنه
من حتی با کشتن حیوانات هم مخالفم چه برسه به انسانها
حتی برای کسائی که جرم و جنایت هم انجام دادن نهایتا مناسب تره که حقوق اجتماعی اونها رو محدود کنن نه اینکه بخوان حق زندگی و حیات رو از اونها بگیرن
جایی مطلب جالبی خوندم که نوشته بود :
اگه دین یا اعتقاد شما کشتن موجودات دیگه رو مجاز میدونه لطفا از خودتان شروع کنین

موافقم

بودا شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 07:42

تست

موفقیت امیز بود می تونی کامنت بگذاری حالا بگو قالب وبلاگت مشکل داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد