می ترسم بخوابم وتصاویر وحشتناک پشت پلکم دوباره ظاهر بشه بخاطر همین به زور چشمام رو باز نگه میدارم و به نوشتن پناه میارم
اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات می زیست هم تموم یه داستان کوتاه از نویسنده عامه پسند
حال وهوای داستانش تقریبا مثل عامه پسند بود از یه جهاتی از پوچی ومرگ گفته بود
از بوکفسکی زیاد نخوندم اما همین دو کتاب خیلی به دلم نشست تلخی ها رو به شیوه شکلات تلخ بیان میکنه و من این روش رو دوست دارم
اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات می زیست
چارلز بوکفسکی
شهرزاد لولا چی
میدونم نفس گیر میخونم و می نویسم اما در حال حاضر تنها گزینه ی روی میز همینه
همین گزینه رو نگهدار که خوبه

+ می خونمش. بوکوفسکی، با این تجربه های عمیقی که تو زندگی داره، و شیوه هایی که برای روایت انتخاب می کنه، واقعا جالب توجه میکنه کارهاش رو.
+ برای سحر هم تو این زمینه پیشنهاد دارم بعدا. و همین طور برای خودت خانم معلم
شاد باشی
منتظر پیشنهاد های خوبت هستم
من از بوکفسکی هنوز چیزی نخوندم، اما خیلی خیلی تعریفشو شنیدم!
وا، هر چقدر دلت می خواد بخوان و بنویس، مگه جای بقیه رو تنگ می کنی؟!
کاشکی همه اینجوری بودن و محض رضای خدا کمی کله هاشونو از اون گوشی هاشون درمی آوردن!
دوتا کتاب ازش خوندم که تو پست در موردش نوشتم خوشم اومد
گاهی مثل هفته ای که گذشت خوندن و نوشتنم افراطی میشه فقط برای فرار از حقیقتی که مثل سایه دنبالمه