تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

59

اینکه من شعر های ادم بزرگها تو ذهنم نمی مونه خوبه یا بد ؟

اینکه بجای شعر های ادم بزرگا هزارتا شعر بچه  گونه حفظم خوبه یا بد ؟ دوتا سوال فلسفی که صبح تا حالا ذهنمُ به خودش مشغول کرده :)))

اینکه وقتی خوشحالُ ذوق زدم شعر کو دکانه زمزمه می کنم خوبه یا بد ؟

عاشقانه ترین شعری که میتونم تو رمانتیک ترین لحظه برای کسی بخونم  در مورد جوجه کو چولوی زردی که تلاش کرده تخم خودشُ بشکنه

جوجه جوجه طلایی 

نوکش سرخ و حنایی 

تخم خود را شکستی 

چگونه بیرون جستی 

گفتا جایم تنگ بود 

دیوارش از سنگ بود 

دادم به خود یک تکان 

مثل رستم پهلوان 

تخم خود را شکستم 

اینگونه بیرون جستم

هیچوقت نتونستم مثل خیلیا شعر های ادم بزرگها رو حفظ کنم 

حتی وقتی مدرسه می رفتم جدی ترین شعری که حفظ کردم 

صد دانه یاقوت  دسته به دسته  بود 

انگار با سی وپنج سال سن هنوز یه جایی تو کودکیم گم شدم فکر میکنم دلیل اینکه نمی خوام به دنیای ادم بزرگها برگردم اینه که تو این سن فرصت کردم بچگی کنم بخاطر اینکه  بچگی خوبی نداشتم ، وقتی نتونی تو بچگیت یه بچه باقی بمونی و بخاطر تفاوتت اونقدر مسخرت کنن ترجیح بدی زود بزرگ بشی یه جا کم میاری 

تو سن سی وپنج سالگی فهمیدم که اشتباه کردم که زود بزرگ شدم ، خودمو تو بچگیام گم کردم اما این گم شدن هم مثل همه ی بچگیام و بزرگسالیم  تو یه دنیای مخفیانه اتفاق افتاد دنیایی که فقط خودم میدونم در ورودش کجای اتاقمه 

و یه روزایی مثل امروز  واقعا از مخفی کردنش خسته می شم  ، شروع میکنم به خوندن شعربا صدای بلند و رقصیدن وپایکوبی  

خوشحال وشاد وخندانم 

قدر دنیا رو میدانم 

خنده کنم من دست بزنم  من 

پا بکوبم من شادانم 

در دلم غمی ندارم 

زیرا هست سلامت جانم 

عمر ما کوتاه چون گل صحرا پس بیایید شادی کنیم


نظرات 3 + ارسال نظر
سحر جمعه 12 خرداد 1396 ساعت 21:13

وای من عاشق اون جوجه جوجه طلایی ام، هنوز هم گاهی با صدای بلند می خونم و پسرهام فکر می کنن خل شدم

خیلیم خوب بیا باهم بخونیم

sadeq پنج‌شنبه 11 خرداد 1396 ساعت 05:07

منم کلا شعر تو ذهنم نمیمونه حالا چه بچه گونه و چه بزرگونه!
ولی شاید واست جالب باشه بدونی همین دیشب دیدم یه بچه کوچولو کنارم داره شعر میخونه و به گوشم قشنگ اومد سریع گوشیمو در آوردم و یادداشت کردم.

کار خوبی کردی

الهام چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت 23:02

اوه پس حرف الان منم در راستای فکرای امروز تو بوده
به نظر من هر کاری بت حس خوب میده بکن
حتی بلند خوندن شعرای بچه گانه
من که یکی این جوری شعر بخونه کلی ام ذوق می کنم
اون استیکرام برای خنده بود
می خواستم بگم مثلا من خیلی جدی ام
تازه دارم فکر می کنم کاش استیکر پاندامم میزاشتم

پاندای من کو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد