در انتظار گودو
ساموئل بکت
اصغر رستگار
انتشارات نقش خورشید
دومین تجربه نمایشنامه خونی منِ خوندم خوشم اومد شما هم اگه دوست داشتید بخونید امیدوارم خوشتون بیاد
در انتظار گودو تام و تمام ترین شکل بیان مسئله یی است که دست از ذهنیت بکت بر نمیداشت : زندگی را چگونه طی کنیم ؟ یا بقول استراگون چه خاکی به سرمان کنیم ؟ پاسخ بکت نومید کننده است : باز با مخدر عادت ، باز با گوش نکردن به سکوت ، باز با دل خوش کردن به یک گودوی موهوم، حتی اگر بدانیم امروز نیامد ، فردا نمی اید ، فرداهای دیگر هم نخواهد آمد. (این متن یه گوشه از جلد کتاب نوشته شده )
...................................................................
و چه سعادتی بالاتر از این که بعد مدتها بری کتابخونه وکتابی روی میز خانم کتابدار بهت چشمک بزنه که مدتهادنبالش بودی
آبلوموف
ایوان گنچاروف
ترجمه از روسی : سروش حبیبی
انتشارات فرهنگ معاصر
ابلوموف که مهمترین رمان گنچاروف است مفهومی جدید به فرهنگ ادب جهانی افزوده است .آبلومویسم واژه ای است ، برای بیان ویژگی های روانی شخصیتی مبتلا به بی دردی درمان ناپذیر و بی ارادگی و ضعف نفس.این ویژگی ها ممکن است در جامعه ای به صورت بیماری مزمن و همه گیر در آید ، چنان که از خصوصیات ملی آن جامعه شود.( دو سه خط اول مقدمه همین قدر کافیه که بدونید قراره چی بخونید در صورت تمایل زحمت بکشید کل کتاب رو بخونید ولذت ببرید:))
یعنی واقعا می شه آبلوموف رو یک بار خوند و تمام کرد!! این موجود خون به جگر کن ترین موجود ممکن در بین داستان هاست!
جناب آبلوموف عزیز، ارادت داریم آقا!
ابلوموف دوست داشتنی ترین موجود تصمیم گرفتم یکم از جنب و جوش زندگیم کم کنم و ابلومویسم بگیرم بشینم سر جام تکون نخورم
البته منظورم فقط قسمت بی دردی درمان ناپذیرش بودا با بقیه اش کاری ندارم
سلام
حسودی ام شد . باید در اولین فرصت بروم سراغ دوباره خوانی آبلوموف
تمام صفحاتش به یاد شما هستم :))) من که فکر کنم صد بار دیگه بخونمش