تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

46

1-به اینکه تناسخ وجود داره ،یا  تو دین ما پذیرفته شده است ؟ بهشت وجهنمی وجود داره یا نه کاری ندارم اما  اعتقاد به زندگی پس از مرگ  اونطوری که خودم میخوام نه اونی که تو کتابهای مقدس نوشته شده، تجربه دنیاهای مختلف ونهایتش رسیدن به کمال باعث شده از مرگ نترسم، کلی باهاش شوخی کنم و تصمیم بگیرم که کدوم دنیاها رو تجربه کنم  تو هر دنیا به هیبت چه موجودی در بیام و چه کسانی رو ملاقات کنم و کلی اوقات خوش برای خودم بوجود بیارم  

چیزی که مرگ رو ترسناک میکنه بعد از خصلت جون عزیزی که تو همه ی ما آدما وجود داره آموزه های غلط دینی که از بچگی باهاشون بزرگ شدیم من که از مرگ نمی ترسم چون اعتقاد به بهشت وجهنم رو تو خودم از بین بردم ، بهشت وجهنم ما همین دنیاست روزی که ارامش نداشته باشی انگار تو اعماق جهنمی واین خودش بدترین نوع تنبیهِ حتی از سرب مذاب تو حلق ریختنم بدترِ و روزی که حالت خوبه تو بهشتی و هیچ چیزی نمیتونه بهتر از داشتن حال خوب باشه ، هر دو هم به اعمالمون بستگی داره چون گندم ز گندم بروید جو ز جو

,حساب کتاب این دنیا خیلی دقیق  من خیلی راحت آدما رو می بخشم  چون میدونم اگه تنبیهی باشه همین دنیا باهاش مواجه می شن

می بخشمُ و رها میکنم چون با تمام وجودم حساب کتاب خدا با بنده هاش رو تو این دنیا دیدم پس دیگه من چرا خشم وکینه تو دلم نگه دارم ؟ اصلا وقتی یه بزرگتر هست من چیکارم ؟

 2-خیلی طول کشید که من یاد بگیرم تو آرامش وسکون هم میشه به بعضی خواسته ها  رسید

خیلی از خواسته هایی که رسیدن به اونا  در ظاهر ازتوان ما خارجِ .

اغلب زمانی به خواسته های دور از دسترس می رسیم که تو آرامش وسکون ذهنی باشیم  وقتی تقلا میکنیم بیشتر از اونا دور می شیم

بخاطر همین یه دفتر ارزوها برای خودم درست کردم و خواسته هامو توش می نویسم و گاهی  جهت تفریح بیشتر عکس چیزایی رو که میخوام توش می چسبونم  بعد میگذارم زیر تخت ، جایی که دور از دیدم باشه ، به مرور زمان فراموش میکنم تو اون دفتر چی نوشتم ولی هر از گاهی  که می رم سراغش با حیرت متوجه میشم به نود درصد خواسته هایی که طی سالیان مختلف نوشتم رسیدم  وخیلی خوشحال میشم

خب اون دفتر  واسه سال  88 تا الانِ امسال میخوام یه دفتر جدید برای خودم درست کنم وتوش چیزای جدید بنویسم  برنامه های زندگیم آرزوهام و خیلی چیزای دیگه

شما هم امتحان کنید چون میگن کمرنگ ترین جوهر ها از قوی ترین حافظه ها ماندگار ترن هر چند نرید سراغشون اما تو کائنات ثبت میشه و نا خوداگاه مسیر زندگیتون به سمتی میره که می خواستین حالا نه حتما شبیه چیزی که نوشتید یا خواستید اما بی شباهت به خواسته هاتون نخواهد بود

دنبال یه طرح جینگیل مستون می گردم باهاش جلد دفترمو تزیین کنم اینقدر از این لوس بازیا خوشم میاد الان مثل ایکیوسان رو تختم نشستم ودست میکشم رو سر کچلم تا یه طرحی بیاد تو ذهنم چند تا برچسب چسبوندم اما خوب نشد 

خداییش کی مثل من مجهز میره بیمارستان ؟ :))) چمدونی برداشتم که کسی  ندونه فکر میکنه میخوام برم دور دنیا

3- باز دست به  زیر چونه نشستم جلو ی  لپ تاپ  به این فکر میکنم که اگه یه عالمه پول داشتم ...... و

کاش اونقدر پولدار بودم که چند تا دانشمند استخدام می کردم برام ریه مصنوعی بسازن اینجوری برای زنده موندم کسی مرگ مغزی نمیشد

کاش اونقدر پول داشتم که  یه ربات برای دوستی می خریدم

کاش اونقدر پول داشتم که ..... نمیدونم چیکار میکردم اما میدونم دلم یه عالمه پول میخواد

معلومه ه حالم خوب نیست ؟ :) معلومه دیگه چون بین قسمت 2 و3 تنقاض وجود داره

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
بندباز شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 11:29 http://dbandbaz.blogfa.com/

راستی! یه طرحی برای دفترت به ذهنم رسید!
به جای برچسب
تمام جلدش رو یه رنگ آبی لاجوردی تیره بگذار
بعد با مسواک یه عالمه دونه های رنگی سفید و آبی روشن، قرمز و نارنجی حلقه وار، بپاش روش... میشه عین کهکشان!... خیلی هم حال میده

اگه بابا برام رنگ بخره وتوبخش قرنطینه اجازه ی نقاشی داشته باشم چشم انجامش میدم

بندباز شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 11:26 http://dbandbaz.blogfa.com/

نوشتم ریه مصنوعی ، چون اگه ساخته بشه، یه عالمه انسان جون شون رو حفظ میکنند... خیلی عالیه!

اره دقیقا ریه مصنوعی رو بیشتر از ریه ی یه مرگ مغزی میخوام

بندباز شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 11:25 http://dbandbaz.blogfa.com/

دفتر جینگول درست کردنت توی حلقم!!...
فعلا توی همین دفتر ساده بنویس :
1- یه عالمه پول
2- یه ریه ی مصنوعی
3- یه دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت...
بنویس... کائنات خودش جینگوله...

خب در جینگولی کاینات شکی نیست فقط خواستم جینگول ترش کنم که زودتر به خواسته هام جواب مثب بده یه جورایی دلشو خوش کنم

هانی جمعه 8 اردیبهشت 1396 ساعت 01:31

این ایده ی نوشتن آرزوها خیلی خوبه.اینکه می یینی به بعضیاش حداقل رسیدی و غیر قابل دسترس نبوده. اینکه می بینی شاید تلاشت باعث شده بهش برسی. اینکه می بینی یه قدم رفتی جلو. و..

از سال 88 تا الان که خوب بوده ببینم امسال چی میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد