تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

شورش 2


مهم اینه که نمیخوام زندگی تکراری وکسل کننده ی پارسال رو ادامه بدم هر چقدر هم قدم ها مُ نا درست بردارم  ودر گیر جنگی فرسایشی بشم میخوام خودمُ آزاد کنم دیگه نمیخوام باقیمونده ی عمرمُ تسلیم و مطیع باشم وقتی به چهل نزدیک می شی و به پشت سرت نگاه میکنی و چیزی نمی بینی هول می شی به خودت میگی دیگه وقتی نمونده  درسته تا چهل سالگی چهار پنج سال دیگه مونده اما مگه عمر چیه مثل برق وباد می گذره تا چشماتُ رو هم بگذاری شدی یه دختر چهل ساله با احساس بی عرضگی

  دیروز تونستم بعد جنگ  موقع مذاکره حداقل امتیاز رو بگیرم  و همین امتیاز کوچیک که مسافرت رفتن مجردی اندازه ی کل چیزای که میخواستم  ارزش داره

به نظرم بدترین نوع تجاوز اون نوع جسمی نیست یه مدل تجاوز هست که بدترین اثر رو روی روح و روانت میگذاره تجاوز کلامی ، و بدتر از اون ، اینه که سعی کنن با کلامشون احساس گناه بوجود بیارن و این شکنجه هر روز تکراربشه

شاید اگه به جسمت تجاوز بشه جرات کنی وبری شکایت کنی اما اگه هر روز به روحت تجاوز بشه چیکار باید کرد؟

  ما قبل از اینکه فرزند باشیم انسانهای آزادیم که حق داریم حداقل های یک زندگی رو از پدر مادرامون مطالبه کنیم وهیچ پدر مادری نمیتونه فرزندش رو از کاری که میدونه قانونی ، درست و هیچ مشکلی بوجود نمیاره فقط بدلیل حرف مردم منع کنه وبگه بی آبروییِ

دیروز تا الان دارم  سعی میکنم کلمه بی آبرویی رو هضم کنم




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد