تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

2

وقتی بهش گفتم  هفتاد درصد ریه ام درگیر شده و درمان دارویی جواب نمیده

با خنده گفت بادمجون بم آفت نداره تو یه بار شکستش دادی بازم می تونی

جایی میخوندم کسانی  با بیماری من  بدون ماسک اکسیژن نمیتونن از پس کارای روزمرشون بر بیان ولی انگار من با بقیه فرق دارم به خودم که فکر میکنم  متعجب میشم مدرسه میرم ، درس میدم تو خونه دوخت و دوز میکنم هزار تا کار رو همزمان وبا سرعت ا انجام میدم بدون اینکه تنفسم مشکلی پیدا کنه انگار راست راستی بادمجون بم آفت نداره ها :)))

دیروز به دستام نگاه میکردم ، با خنده به مامانم گفتم ببین اونقدر لاغر شدم که مچ دست نیلا کوچولو هم از من تپل تره ، من چطور تا الان زنده موندم ؟

گاهی پیش میاد دو  سه روز غذا نمیخورم اما عین خیالم نیست اینا به کنار شیمی درمانی فیل رو از پا می اندازه اما برای من هیچ فرقی نمیکنه شیمی در مانی کرده باشم یا نه واقعا خودم از خودم حیرت میکنم و  می ترسم  واقعا می ترسم

روزگار همچنان سایلنته و کلا خوش میگذره تنها فکر مشغولیم این روزا به شدت لاغر شدنمه که کمی غیر طبیعیه و می ترسم برم دکتر باز یه دردی به کلکسیونم اضافه بشه آخرین بار که از غذا خوردن افتادمو به شدت لاغر شدم اون بیماری کوفتی رو تشخیص دادن یعنی دوباره برگشته ؟

---------------------------------------




نظرات 6 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 26 دی 1395 ساعت 19:05

باید بهت تبریک بگم ... همین روحیه خودش خیلی اهمیت داره. من بهش نمی گم بادمجون بم بودن، می گم پوست کلفت بودن! که خیلی هم صفت خوبیه. خودم هم پوست کلفتم، اما مثل خودت فرت می زنم زیر گریه!
به نظرم پوست کلفت ها اشکشون بیشتره!

چون مبارزن ویه مبارز فشار زیادی رو تحمل میکنه ، اشک سوپاپ اطمینانه برای نترکیدن:))

سامورایی یکشنبه 19 دی 1395 ساعت 16:51 http://samuraii84.persianblog.ir/

منظورم از دلنشین اون چیزی نیس که یعنی با بیماری بهت خوش بگذره. منظورم اینه که حتا توی این شرایط هم بتونی ایده آل زندگی کنی و به اون چیزایی که میخوای برسی
و اینکه توانایی صبر در این دوران رو داری یعنی آدم بزرگی هستی... به خودت افتخار کن

ممنونم بقول بابام اینطور هم نمی ماند چون نمی مونه قابل تحمله

آبلوموف شنبه 18 دی 1395 ساعت 21:36 http://ablomof.blog.ir

کاش درویشی بودم مستجاب الدعوه !
آرزوی سلامتی دارم !

سلامت باشید همین آرزو هم کافیه دوست عزیز

سامورایی شنبه 18 دی 1395 ساعت 18:33 http://samuraii84.persianblog.ir/

امیدوارم همینطور تعجب برانگیز ولی دلنشین پیش بره

کونفوکار عزیز زندگی با بیماری هیچوقت دلنشین نمیشه ولی من خوب بلدم به روی خودم نیارم واز کنارش بگذرم گفتم خوب یعنی هنوز زندم ونفس میکشم ولی این نشونه خوب بودن ولذت بخش بودن نیست هر چند خدا توان وتحمل زیادی بهم داده

سامورایی شنبه 18 دی 1395 ساعت 14:03 http://samuraii84.persianblog.ir/

بادمجون بم بودن که خوبه اما واسه این بیماری ناراحت شدم راستش. سخته باهاش کنار بیای هرچند اینجور که معلومه تو قویتر از این حرفایی

چی بگم رفیق سخت که هست اما پیش میره بطور تعجب برانگیزی خوب پیش میره :))

سامورایی جمعه 17 دی 1395 ساعت 22:19

منظورت از این پست خودت که نیستی؟؟؟

دقیقا خود خودمم که از نظر عزیز ترین به بادمجون بم تشبیه شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد