تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

من آینه عبرت هستم

 گاهی خدا بنده هایی رو خلق میکنه که ادم با دیدنشون شکر کنه که  جای اونا نیست

امروز که نتایج آزمایشام اومد وبیماری مزخرف بعدی هم تشخیص داده شد تنها چیزی که برای دلداری خودم به ذهنم رسید این بود که بگم من آینه عبرت هستم

به نیمه خالی لیوان کاری ندارم  چون همیشه خالیه ولی نیمه پرش اینه که کیس مناسبی برای آزمایش های مختلف پزشکی هستم ومی تونم بگم اگه داروی جدیدی در مورد بیماری هایی که نمیخوام اسمشون رو بیارم کشف شد بدونید به برکت وجود اون بیماری تو جسم من بوده :)) 

نه سالگی تا بیست شش سالگی مبتلا به بیماری پسوریازیس ( بیماری پوستی خارشی بودم که مرده وزنده ام اومدجلوی چشمام از خارش :))) جوری که وقتی رفته بودم زیارت امام رضا از شدت خارش وضایعات پوستی اینقدر ناراحت بودم که با عصبانیت رو به حرم گفتم امام رضا اگه شفام نمی دی حداقل سرطان بده جای این بیماری کوفتی که بدونم واسه چی عذاب میکشم اما  نمی دونستم کائنات حرفامو جدی میگیره آقا از من به شما نصیحت کائنات حرف شوخی جدی حالیش نیست پس حواستون باشه چی ازش میخواین یا چی بهش می گین :)))

همزمان با بیماری پوستیم تو سن  بیست ویک سالگی دوره اول بیماری سرطانم  شروع شد یعنی سرطان ... تا بیست وچهار سالگی که اونم رفت پی کارش  حالا چجوری رفت وچی کشیدم بماند

یه چند سالی فکر میکردم که خبری از بیماری نیست اما از اون جایی که  بدن بنده به وجود بیماری عادت کرده بود  سن بیست ونه سالگی  یه مدل  دیگه از سرطان اومد سراغم که تا الان درگیرشم  ببینید اصلا غصه نخورید دلتونم نسوزه اگه ما آیینه های عبرت نبودیم که یه  جای کار دنیا لنگ می موند اونوقت شما آدمهای سالم چطوری می تونستید بفهمید سلامتی چه نعمت خوبیه البته استثنای مبتلا شدن به بیماری  که اونم دور از جونتون

حالا فکر کن خالق مهربون دسته دیگه ای از آینه های عبرت رو خلق کرده که دل ما نشکنه ، یعنی کسانی که اوضاعشون از ما گروه اول بدتره بخاطر همینه که میگن تو هر شرایطی باشی جای شکرش باقیه

و من خوشحالم که اینه عبرت آفریده شدم

عبارتی بهتر از اینه عبرت پیدا نکردم اما فکر کنم جایگزین مناسبی براش وجود داشته باشه اگه به ذهنم رسید عوض میکنم 

خب من حالم خوبه واین پست رو با خنده نوشتم  ، میریم که یه دوره جدید از زندگی رو شروع کنیم  :))) خودتون شاهدین که اینجا چقدر علامت خنده هست

باور کنید حالم خوبه ودلم شاد شادشاد فکر کنید پستی رو با اهنگهای سینا حجازی بنویسی  چقدر خوبی وخوش 

پس شما هم با حال خوب ولب خندون این پست رو بخونید و خدا رو بخاطر همه چی داشته و نداشته هاتون شکر کنید


نظرات 5 + ارسال نظر
آبلوموف سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 08:17 http://ablomof.blog.ir

لبت همیشه خندون رفیق ! یا به قول آبلوموف " لبت خندون تاواریش "

لب شما هم همیشه خندون رفیق و دلتون شاد

فائـــــــزه دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 16:26 http://koocheye8om.blogsky.com

:)
من با لبخند خوندم:)

مرسی:)

سامورایی دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 08:27 http://samuraii84.persianblog.ir/

یه واقعیتی رو بهت ب
م. من هیچ وقت دکتر نرفتم و نمیرم. چون معتقدم دکترا یه مرضی روی آدم میذارن و یه قرصای اشتباهی‌ی هم میدن که دقیقن آدمو به اون مرض مبتلا میکنن.
خب تو زندگی‌ یه دردایی هست که مختص همون آدمن و هیچ کس هم نمیتونه خودشو جای دیگری بذاره. هرکسی به یه نحوی مشکل داره... همه‌ی ما یه جور آینه عبرتیم!

وا مگه میشه دکتر نرفت :)))
نه خیرم ( محکم مثل دختر بچه ها خونده بشه) من آیینه عبرت ترم یعنی نمیشه تو این دنیا یه چیزی فقط مختص من باشه و مدعی پیدا نکنه

ره گُ ذر دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 01:14

افرین :))
هر چن این خوب نی ب نظرم ک ادم فک کنه دنیا اومده ک بقیه فک کنن اره خداروشکر ما این بلا رو نداریم! ینی یه جور اجبار بدی رو داره این. و یه جوری ک خب این چه زندگی ک خدا داده بهمون؟ :| ک اصن بدتر همه اینش حال بهم زنه ک از بدی بقیه ب نفع خودت خوشحال شی. بهتره ب نظرم این جور فک کرد صرفا ک مثلا هر کی زندگیش یه جوره و ادم باس با همون چیزی ک هس خوب زندگی کنه و حتی از بدیام خوبی بکشه بیرون تا جای ممکن!. البته خب سخته کسی ک بیماری جسمی داره بخواد واقعا خوب فک کنه یا ارامش داشته باشه و اینا علی ای حال همین ادم ها هم حتما چیزای خوبی رو تجربه میکنن با این وجود اگر واقعا بخوان و همش طلب کار نباشن، مث شما. البته من خودم جدا از فلج کامل شدن میترسم ک سربار کسی شم و خودمم نتونم کاری کنم. -_- هر چن اینم شاید در اینده مث هاوکینگ برا اینجور ادما چیزایی بسازن ک با اشاره چشم ( چشمو میشه تو فلج کامل حرکت داد مثکه :/ ) اینا مثلا کارایی کنن ک نیازا براورده شه و بتونه کارایی کنه و حتی اونم یه کارای مفید با چشمش بکنه حتی شاید بعد!
خلاصه ک اینجور...
شاید بشه گف تو یه ادم از شرایط خوب استفاده بکن هستی ک اینت میتونه ایینه عبرت بقیه باشه نه بیماریات برای خداروشکر گفتن بقیه! ک از دردت و اذیت شدنت بگن خداروشکر ک ما اینجور نیستیم!

والا با این وضع بیماریام همین فکر ارومم کرد من میگم وقتی بپذیری از دردم لذت میبری بعد دو دوره سرطان طلبی نمیمونه که بخوای طلبکار باشی اینطور فکر میکنم خدا بهم ماموریت داده یه چیزایی رو به بنده هاش نشون بدم ماها جلوی نا شکری رو می گیریم تلنگر میزنیم اتفاقی که برای خودم افتاد تلنگری که باعث شد شرایطمو بپذیرم و بگم از این بدتر هم میشه خدا رو شکر که نشدخب فقط خواستم به حال و روز خودم بخندم و بعدشم بگم بعضی اجبارای زندگی بد نیست خب چه اشکال داره یکی بگه خدا رو شکر که من مثل فلانی نیستم و قدر داشته هاش رو بدونه من که ناراحت نمیشم

گلسا یکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت 16:40

!!!!!!!!
-_-

مرسی که با لبخند خوندی البته من مفهوم این شکلکها رو نمی فهمم ونمیدونم این همه علامت تعجب یعنی چی کاش یه کلمه می نوشتی خب همش رو گذاشتم به حساب با لبخند خوندنتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد