تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

تانگوی چند نفره

ارامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه .

53

وقتی کتاب من پیش از تو جوجو مویز رو خوندم اولین چیزی که تو ذهنم حک شد عمل ا تانازی بود 

کاش ادما حق انتخاب بین زندگی و مرگ رو داشتن 

کاش من هم جسارت ویل ترنر رو داشتم و به این همه درد خاتمه می دادم اما فکر غصه خوردن پدر مادرمم آزارم می ده 

هفته گذشته سومین بدخیمی هم تشخیص داده شد به خودم گفتم رفیق  غصه نخور تا سه نشه بازی نشه  یا اینبار راهی دیار باقی می شی یا باز هم مثل هفت سال گذشته قسر در می ری 

مرگ خانم روژین رو فراموش کرده بودم تا اینکه چند خطی در موردش  وبلاگ دوستی خوندم 

و دوباره یادم اومد که مرگ برای آدمهایی مثل ما بهتر از زندگی 

نمی دونم چرا اطرافیانمون اینو نمی فهمن مگه نمی گن مرگ حقه خب دیر و زود داره اما سوخت وسوز نداره هزاران شکل برای مردن هم وجود داره  مردن از سرطانم یه نوعش خودکشی هم نوع دیگش 

هیچوقت دلم نمیخواد چیزی بنویسم که باعث ناراحتی کسی بشه ولی گاهی اشکام جوری سرازیر می شه که نمی تونم جلودارش باشم امشب هم  از همون شباس 

کاش ادمای سالم یک لحظه می تونستن جای ما باشن البته هیچوقت اینو نمی خوام ولی ای کاش راهی وجود داشت که بتونن در حین سلامت جسم و روح آسیب های روحی وجسمی که به ما وارد میشه رو درک کنن یا حداقل برای چند ثانیه تصور کنن

خیلی سخته مدام بخوای اشکاتو مخفی کنی مامان می پرسه چته بچه و من در جوابش میگم هیچی  حسایتم آزارم می ده 

هنوز هم گوشه ی ذهنم  به  اتانازی فکر می کنم 

 و اصلا از مرگ نمی ترسم   وقتی ادم به مر حله ای می رسه که برای کار های روزانه اش محتاج کمک می شه باید حق انتخاب داشته باشه که بمونه یا بره 

و باز هم گوشه ی ذهنم اتانازی رو نگه داشتم بعد خوندن کتاب من پیش از تو به این فکر افتادم که تحقیق کنم ببینم چه کشورهایی این عمل رو انجام میدن بجز سوئد هلند  و بلژیک ویکی دو ایالت امریکا  و البته یک بیمارستان مخصوص ن دریایی  روی کشتی در استرالیا هیچ جای دنیا هیچ بیماری حق انتخاب بین مرگ و زندگی رو نداره و این ظالمانه ترین رفتاریه که وجود داره

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام چهارشنبه 3 خرداد 1396 ساعت 02:16

من وقتی فیلم من پیش از او رو دیدم کلی فکر اومد تو ذهنم
این که همش فکر میکردم به خاطر اون عشق قبول میکنه منصرف بشه ولی نشد
شاید زندگی واقعی هم همینه
نمی دونم

منم قبول نمیکنم بخاطر عشق زجر بکشم و نه تنها عشق بلکه بخاطر خیلی چیزهای دیگه ادم نباید زجر بکشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد